سفارش تبلیغ
صبا ویژن

اینم یه شعر قشنگ از دلبر دلم ( آقا سید علی )

ما خیل بندگانیم ما را تو می شناسی
هر چند بی زبانیم، ما را تو می شناسی
 
ویرانه ئیم و در دل گنجی ز راز داریم
با آنکه بی نشانیم، ما را تو می شناسی
 
با هر کسی نگوئیم راز خموشی خویش
بیگانه با کسانیم ما را تو می شناسی
 
آئینه ایم و هر چند لب بسته ایم از خلق
بس رازها که دانیم ما را تو می شناسی
 
از قیل و قال بستند، گوش و زبان ما را
فارغ از این و آنیم ما را تو می شناسی
 
از ظن خویش هر کس، از ما فسانه ها گفت
چون نای بی زبانیم ما را تو می شناسی
 
در ما صفای طفلی، نفسرد از هیاهو
گلزار بی خزانیم ما را تو می شناسی
 
آئینه سان برابر گوئیم هر چه گوئیم
یکرو و یک زبانیم ما را تو می شناسی
 
خطّ نگه نویسد حال درون ما را
در چشم خود نهانیم ما را تو می شناسی
 
لب بسته چون حکیمان، سر خوش چو کودکانیم
هم پیر و هم جوانیم ما را تو می شناسی
 
با دُرد و صاف گیتی، گه سرخوش است گه غم
ما دُرد غم کشانیم ما را تو می شناسی
 
از وادی خموشی راهی به نیکروزی است
ما روز به، از آنیم ما را تو می شناسی
 
کس راز غیر، از ما نشنید بس «امینیم» بهر کسان امانیم ما را تو می شناسی


اینم یه شعر دیگه از آقا جون

به یاد رفیقان


حرفی بگوی و از لب خود کام ده مرا

ساقی زپا فتاده شدم جام ده مرا

فرسود دل ز مشغله جسم و جان بیا

بستان زخود فراغت ایام ده مرا

رزق مرا حواله به نامحرمان مکن

از دست خویش باده گلفام ده مرا

بوی گلی مشام مرا تازه میکند

ای گلعذار بوسه به پیغام ده مرا

بنما تبسمی و خزانم بهار کن

ای نخل بارور گل بادام ده مرا

عمرم برفت و حسرت مستی زدل نرفت

عمری دگر زمعجزه جام ده مرا

ای عشق شعله بر دل پر آرزو بزن

چندی رهایی از هوس خام ده مرا

جانم بگیر و جام می از دست من مگیر

ای مدعی هر آنچه دهی نام ده مرا

مرغ دلم به یاد رفیقان به خون تپید

یا رب امید رستن از این دام ده مرا

بشکفت غنچه دلم ای باد نوبهار

خندان دلی بسان «امین» وام ده مرا


اینم پاسخی به زبان شعر از دلبرم به امام

 

واقعاً زیباست شما هم حتماً بخونید

 

من به خال لبت ای دوست گرفتار شدم
چشم بیمار تو را دیدم و بیمار شدم
فارغ از خودشدم و کوس «انا الحق» بزدم
همچو منصور خریدار سردار شدم
غم دلدار فکنده است به جانم شرری
که به جان آمدم و شهره بازار شدم
درمیخانه گشایید به رویم شب و روز
که من از مسجد و از مدرسه بیزار شدم
جامه زهد و ریا کندم و بر تن کردم
خرقه پیر خراباتی و هشیار شدم
واعظ شهر که از پند خود آزارم داد
از دم رند می آلوده مددکار شدم
بگذارید که از میکده یادی بکنم
من که با دست بت میکده بیدار شدم

روح الله الموسوی الخمینی (ره)

---------------------------------------------------------------------------------------------

تو که خود خال لبی از چه گرفتار شدی
تو طبیب همه ای از چه تو بیمار شدی
تو که فارق شده بودی ز همه کان و مکان
دار منصور بریدی همه تن دار شدی
عشق معشوق و غم دوست بزد بر تو شرر
ای که در قول و عمل شهره بازار شدی
مسجد و مدرسه را روح و روان بخشیدی
وه که بر مسجدیان نقطه پرگار شدی
خرقه پیر خراباتی ما سیره توست
امت از گفته در بار تو هشیار شدی
واعظ شهر همه عمر بزد لاف من
ی دم عیسی مسیح از تو پدیدار شدی
یادی از ما بنما ای شده آسوده ز غم
ببریدی ز همه خلق و به حق یار شدی


مقام معظم رهبری(مدظله العالی)


خورشید من بر آی...

دل را زبی خودی سر از خود رمیدن است
جان را هوا ی از قفس پریدن است
از بیم مرگ نیست که سر داده ام فغان
بانگ جرس به شوق به منزل رسیده است
دستم نمی رسد که دل از سینه برکنم
باری علاج شکرگریبان دریدن است
شامم سیه تراست زگیسوی سرکشت
خورشیدمن برآی که وقت دمیدن است

بوی توای خلاصه گلزار زندگی
مرغ نگه در آرزوی پرکشیدن است
بگرفت آب و رنگ ز فیض حضورتو
هر گل دراین چمن که سزاواردیدن است
با اهل درد شرح غم خود نمی کنم
تقدیر غصه ی دل من ناشنیدن است
آن راکه لب به دام هوس گشت آشنا
روزی امین سزا لب حسرت گزیدن است

 

 

ای کاش دمیدونستم امین آقام کیه

ولی این فضولیا به من نیومده


وصیت نامه شهدا

سلام

این هم یه سری از وصیت نامه شهدا

http://www.lon.ir/up/uploads/1272769674.rar

برای خوندنشون باید ترم افزار
New WinRAR archive  رو نصب داشته باشید و در word 2003 هستند

 

http://www.lon.ir/up/uploads/1272854448.rar

اینم که فایل word 2003 هست

آدرس پایینی همشون رو تو یه فایل word جا دادم 291 page شده